با مطالعه اصول نرمخبر میتوان نرم نوشت؟
روزنامهنگاری حرفه یا هنری است که بخشی از آن ناظر به استعداد و قریحه فرد و بخش عمده دیگر آن اکتسابی است و در میدان عمل و درس گرفتن از رویدادها به دست میآید. در آن بخشی که مربوط به یادگیری اکتسابی میشود قطعاً خواندن کتاب، مقالات و بعضاً شرکت در کارگاههای آموزشی تأثیر بهسزا دارد و همه ما ازجمله اساتید و دستاندرکاران رسانه لازم است که اهتمامی جدی نسبت به موضوع آموزش داشته باشند. در خصوص نرم خبر در سال 1386 به همت دکتر نمکدوست چند نوبت کارگاه تخصصی با موضوع نرم خبر و سخت خبر در مؤسسه مطالعات و تحقیقات همشهری برگزار شد. بخشی از مطالب حاضر در ویراست دوم کتاب «نرمخبر و سختخبر» همان محتوای تدریس شده در آن کارگاههاست.
زوایای خاص در یک رویداد
در رسانههای ما خلاقیتی نیست. حرف نویی دیده نمیشود. صبح تا شب همه از روی هم کپی، پیست میکنند. از صبح تا شب یک سخت خبر را 10 خبرگزاری و روزنامه و وبسایت مدام تکرار میکنند. این زاویه دید است که رسانهها را از یکدیگر متمایز میکند والا واقعاً کسی نیست از خودش بپرسد در کشوری که همه حرفهای هم را تکرار میکنند و یک خبر را میشود در آن واحد در 10 منبع خبری با یک شکل و یونیفرم واحد نظاره کرد، چگونه میتوان دم از توسعه روزنامهنگاری زد؟ شما به من بگویید کجای دنیا این همه خبرگزاری دارند؟ بله نگاه نرم یعنی کاوش، یعنی جستوجو برای کشف رویداد یا سوژهای که کسی آن را ندیده و بیان تصویری که باید دیده شود اما جریان اصلی رسانهای مانع از دیده شدن آن شده است. اتفاقاً داشتن رویکرد نرم به رویدادها و سوژهها همیشه هم تبعات ندارد. اصلاً نسخه شفابخش برای زنده نگاه داشتن روزنامههایی است که با رشد اینترنت و اکنون شبکههای مجازی در حال مرگ هستند. نگاه نرم موجب میشود ما برای رسانه موضوع و سوژه کم نیاوریم و در عین حال رسالتمان را به عنوان یک روزنامهنگار انجام داده باشیم.
نگاه نو یعنی دوری از سخت خبر
نباید خیلی درگیر سخت خبر شد. یک سخت خبر مهم را همه پوشش میدهند. خب عیبی ندارد. خبر مهم را همه باید بروند تا متهم به خبرخوری نشوند اما ماندن روی سخت خبر نقص است. هر سخت خبری مثل یک دایره در درون و برون خود به اندازه بزرگی محیط و مساحتش بینهایت شعاع و خط مماس و قطر و وتر دارد. چگونه است که ما به این همه نمیپردازیم و سفت به کانون دایره و نهایتاً به اندازهگیری محیط و مساحت بسنده کردهایم. باید میان مردم رفت. این کار سختی است که روزنامهنگاران ما باید یاد بگیرند. عکاسان و روزنامهنگاران ما نباید عاشق حضور در کنار مقامات و میان آنها باشند. باید بروند در دل مردم. در دل جامعه باید راه بیافتند. بروند آدمها را کشف کنند. خانه به خانه باید دنبال سوژه بگردند و از لایههای پایین، لایههای بالا را هدف بگیرند. باید بدانیم ارتباطها همیشه عمودی نیست و میتوان گاهی در سطح حرکت کرد و باید دانست که نبض زندگی و نوآوری در لایههای میانی جامعه میزند./ محمدرضا نوروزپور