۵ توصیه برای اینکه تیترهایتان کلیک بیشتری بخورد
ترجمه مطلب را در ادامه میخوانید با این توضیح که بعضی از توصیهها ممکن است با قواعد حرفهای تیترنویسی مطبوعاتی مطابقت نداشته باشد و همچنین اینکه توضیحات داخل پرانتزها از بنده است.
1. همه چیزهایی که میدانید را فراموش کنید؛ خصوصا قواعدی که میگوید، تیتر باید حتما اطلاعرسان، عینی یا از نظر گرامری درست باشد. سایتهایی مثل آپُورسی، بازفید، هافینگتون پست و بیزینس اینسایدر به دلیل اینکه از نظر شکلی تیترهایشان از فرمول مشخصی تبعیت میکند، مسخره میشوند. (با این حال این فرمول جواب میدهد) تیترهایی مثل «باورتان نمیشود تیلور سوئیفت امروز با کی قرار دارد» یا «این سیزده سمور اینقدر باهوشند که کف میکنید». (منظور از فرمول ثابت استفاده مکرر از عباراتی نظیر «باورتان نمیشود»، «کف میکنید»، «نفستان میگیرد» و عدد و رقم در تیتر رویکرد کمی و تقید به استفاده از است که گاه ممکن است با قواعد کلاسیک تیترنویسی مطابقت نداشته باشد). خصوصاً عدد و رقم در تیترها، منجر به نوآوریهای بزرگ در تیترنویسی و خلق تیترهای تاثیرگذار شده است.
2. بیشترین اطلاعات ممکن را در کمترین زمان بدهید (مثل گوگل که اطلاعاتی بسیار بیش از آنچه شما میخواهید را در کمترین زمان ممکن به شما میدهد)؛ گاهی آدم فکر میکند که همه چیز در اینترنت دارد به شکل صفات عالی در میآید (بهترین، بیشترین، خفنترین، قشنگترین که تا حالا دیدهاید و...). آپُورسی ابایی ندارد که از این رویه کنار بکشد. ما ترجیح میدهیم به جای این کار، از تیترهای کمرمقتر اما قلابطور استفاده کنیم که هم با محتوا مطابقت داشته باشد، هم قوه کنجکاوی مخاطب را قلقلک بدهد، تیترهایی که اصطلاحا به آنها تیترهای کلیک گیر گفته میشود.
3. چیزی برای کنجکاوی مخاطب باقی بگذارید. این دقیقا همان کاری است که تیتر «باورتان نمیشود تیلور سوئیفت امروز با کی قرار دارد» به شکل تاثیرگذاری میکند. حتی اگر نهایتا شما را متقاعد کند باور کنید تیلور سوئیفت با کی قرار دارد! در تیتر به مخاطب به اندازهای اطلاعات بدهید که به موضوع علاقمند شود، اما نه اینقدر که روی خبر شما کلیک نکند. شما فقط باید یک احساس خارش ایجاد کنید که مخاطب مجبور شود آن را بخاراند.
4. احساسات را مخابره کنید؛ این کاری است که اکثر ژورنالیستها انجامش نمیدهند، خصوصا آنهایی که فکر میکنند وظیفهشان فقط انتقال واقعیات است. با این حال ولی مخاطبها دوست دارند بدانند پس از خواندن مطلبی که برای آنها تولید کردهاید، قرار است چه احساسی پیدا کنند. تیترهایی از قبیل «با دیدن این تصاویر احساس بهتری نسبت به خود پیدا میکنید» یا «از شنیدن پاسخ این دانش آموز به فلان سوال معلمش، گریهتان میگیرد». (گاهی استفاده از علائم تعجب و سوال هم میتواند چنین نقشی را ایفا کند)
5. برای مخاطبانتان ننویسید، برای دوستان آنها بنویسید! راستش را بخواهید من خودم هم دقیقا تفاوت این دو را نمیدانم، اما منظور این است که موقع تیترنویسی به این فکر کنید مخاطبها چه تیپ موضوعات و کلماتی را دوست دارند در توئیتر یا فیسبوک خود با دوستانشان به اشتراک بگذارند.